پاييز و اجراي تغيير ساختار نظام آموزشي
رسول پاپايي
پاييز علاوه بر برگ‌ريزانش، هميشه خاطره و احساس مشترك، نخستين روز مدرسه را برايمان تداعي مي‌كند. اين روز‌ها، نرم‌نرمك مهر تحصيلي ايرانيان نزديك مي‌شود. دانش‌آموزان و معلمان در حالي آماده مي‌شوند تا سال تحصيلي جديد را آغاز كنند كه قرار است آموزش و پرورش نخستين سال تغيير ساختار نظام آموزشي را تجربه كند. امسال، نخستين سال اجراي سند تحول بنيادين در مدرسه‌ها و كلاس‌هاي درس است. قرار است نخستين قدم‌ها براي اجراي 131 بند و راهكار اين سند مهم برداشته شود. با وجود مخالفت‌هاي فراوان و نگراني‌هاي زياد، بر اساس تغيير ساختار آموزشي به 3-3-6 در دبستان، براي نخستين بار قريب به يك ميليون دانش‌آموز كلاس پنجم در دبستان‌هايشان باقي مي‌مانند تا پايه ششم را تجربه كنند و مدارس راهنمايي بدون حضور دانش‌آموزان پايه اول تشكيل شوند. مهر كه بيايد، اين تغيير ساختار به 3-3-6 هم تجربه مي‌شود. مفهوم اين عدد اين است كه، از امسال، دانش‌آموزان شش سال در ابتدايي، سه سال درراهنمايي و سه سال در دبيرستان تحصيل مي‌كنند. البته اين تغيير ساختار در يك سال همه مقاطع را تحت تاثير قرار نخواهد داد و قرار است به مرور و طي يك فرآيند شش‌ساله در همه مقاطع تحصيلي تغييرات تثبيت شود. قرار است، با آغاز نظام 3-3-6 از امسال كلاس پنجم‌ها در پايه ششم ابتدايي، تلفيقي از كتاب‌هاي دبستان و راهنمايي را ياد بگيرند. آموزش و پرورش از اين پايه به عنوان حلقه گمشده بين راهنمايي و ابتدايي ياد كرده است. هدف نهايي آموزش و پرورش، تغييرات تدريجي و در نهايت رسيدن به يك نظام آموزشي با ساختار 3-3-3-3 است.

مسوولان آموزش و پرورش مي‌گويند روي اين سند مطالعات سه‌ساله داشته‌اند و بيم آن دارند كه اگر اين دولت سند را اجرايي نكند ممكن اجراي آن در دولت‌هاي بعدي محقق نشود. همچنين قرار است دانش‌آموزان ابتدايي با ياد گرفتن درس «مهارت‌هاي زندگي» در پايه ششم توانايي‌هايشان براي ورود به عرصه زندگي كامل‌تر شود. طراحان اين تغيير ساختار اميدوارند با اختصاص درس تفكر و پژوهش و كار و فناوري مانع انباشت اطلاعات خشك و خالي در ذهن بچه‌ها شوند و روح پژوهش و نقادي در بين دانش‌آموزان دميده شود.

طراحان اين تغيير ساختار برآنند، از امسال شكاف محتوايي و آموزشي بين دوره‌هاي تحصيلي ابتدايي و راهنمايي پر شود. اما بايد بدانيم تغيير ساختار نياز‌مند يك برنامه‌ريزي دقيق و بر اساس بندبند سند تحول است. تحول بنيادين با تحول شكلي و ساختاري فرق دارد. هنوز هم اين پرسش بدون پاسخ مانده است كه با وجود اينكه سند توصيه كرده است نظام آموزشي به صورت 3-3-3-3 تغيير كند چرا آموزش و پرورش طرح خودساخته 3-3-6 را اجرا مي‌كند؟! ديگر اينكه از مشكلات نظام آموزشي ما موضوع پوشش تحصيلي در سنين قبل از دبستان است، اهتمام سند به اين دوره و رسميت يافتن آموزش‌ها در آن است. اما اكنون تغيير درميانه راه تحصيل افتاده است كه نگراني‌هايي از جهت ارتباط محتوايي و مفهومي بين ششم و اول راهنمايي ايجاد كرده است و مهم‌تر اينكه اين تغيير ساختار در حالي اجرايي مي‌شود كه به صورت آزمايشي در مدرسه‌هايي به كار گرفته نشده است تا اثرات منفي و مثبت آن شناسايي شود و از تحميل مشكلات و هزينه‌هاي احتمالي بر كشور و نظام آموزشي جلوگيري شده باشد.

براي اجراي اين تغيير ساختار، توصيه شده مديران مدارس تغييراتي در فضاي دبستان‌ها ايجاد كنند. فضاي دبستان‌ها سال‌هاي سال است كه بر اساس پنج‌كلاسه بودن ساخته شده است. مدرسه‌ها هم كه در پرداخت بهاي آب و برق و گازشان مانده‌اند، و توان ساخت و ساز و ايجاد يك يا چند كلاس جديد را ندارند. در شرايط دستوري مديران چاره‌يي جز اختصاص فضاي كتابخانه و آزمايشگاه و كامپيوتر و حتي نمازخانه به كلاس را ندارند و حال و روز مدرسه بدون كتابخانه و آزمايشگاه و نمازخانه اظهر من‌الشمس است.

اين طرح در حالي مهرماه اجرا مي‌شود كه از جهت تامين معلم براي كلاس ششم به حدود 60 هزار معلم باتجربه و ماهر نياز بوده است. ساماندهي معلمان كلاس‌هاي ششم به شيوه‌هايي مانند دعوت از بازنشستگان و معلمان غيرمتخصص از راهنمايي مايه نگراني است. كافي است بدانيم كه آموزش و پرورش به معلمان خانم مژده داده كه با انتقال آنها به شرط تدريس در ابتدايي موافقت مي‌كند حتي اگر آنان فوق‌ليسانس رياضي يا دكتراي زمين‌شناسي باشند.

به نظر مي‌رسد آموزش و پرورش ما، تغيير «ساختار و شكل» را دغدغه و راه‌حل مشكلات موجود مي‌داند در حالي كه در نظام‌هايي كه آموزش و پرورش قوي دارند تغيير محتواي آموزشي و افزايش دانايي و مهارت‌هاي حرفه‌يي معلمان و آموزش روش‌هاي تدريس جديد و تجهيز كلاس‌هاي درس به وسايل كمك‌آموزشي و مهيا كردن زيرساخت‌ها اولويت اول براي هر گونه تغيير بنيادين به شمار مي‌رود. اميدوارم در آغاز سال تحصيلي همه تلاش‌هاي موافقان و مخالفان اين تصميم شتاب‌آلود، معطوف به كاستن اثرات منفي طرح باشد و نهاد‌هاي پژوهشي و علمي برنامه‌يي دقيق جهت مطالعه و پژوهش بر اجراي طرح داشته باشند و با بهره‌گيري از نظرات معلمان و مديران و دانش‌آموزان نقاط قوت و ضعف آن را شناسايي كنند تا در سنوات آينده شاهد اجراي بهتر و دقيق‌تر اين‌گونه طرح‌ها باشيم.