جدا سازی  تربیت بدنی و پرورشی با کدام پژوهش ؟

جدا سازی  تربیت بدنی و پرورشی با کدام پژوهش ؟

رسول پاپایی / روزنامه آرمان / پنج شنبه ۲۹دیماه ۹۰

معاونت پرورشی و تربیت بدنی طعم "احیا" و مزه ی" اغما" و تلخی" حذف"  را چشیده و اکنون در تجربه ای جدید در حال مز مزه کردن  طعم " دو نیمه شدن"  است.

اولین اقدام عملی  در سال 59  این بود که " امور تربیتی" به یاری ساختار جدید آموزش و پرورش بیاید تا ضعف و نا کارآمدی نظام تعلیم و تربیت گذشته را جبران و اصلاح کند .

مربیان کم کم خواسته یا نا خواسته از یک عنصر تاثیرگذار و موثر در شکل پذیری شخصیت دانش آموزان به یک نیروی اداری و مناسبتی و پوستر و تراکت چسبان تقلیل پیدا کردند.

در دوره اصلاحات ودرسال80  "حاجی" وزیر آموزش و پرورش وقت، با منطق جدا نبودن امرآموزش از پرورش و پیوستگی و امتزاج" پرورش" با "آموزش "واستناد به یافته های علمی و پژوهشی، معاونت پرورشی را در آموزش به تعبیر خود "ادغام "و به تعبیر مخالفان "حذف" کند و تاکید نماید که " آموزش و پرورش و تعمیق فرهنگ و اخلاق دینی اختصاص به مربیان پرورشی نداشته و تحقق نسلی دینی و متصف به خلق و خوی اسلامی وظیفه و رسالت و هدف همه معلم ها و مربیان باید باشد".

با روی کار آمدن "دولت نهم" مبنای تحول در آموزش و پرورش، تکرار تجربه های قبلی و آموختن آموخته ها و احیا و بازگشت امور تربیتی عنوان شد.

یزدانی به عنوان  سومین معاون پرورشی و تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش بسیت و نهم بهمن ماه سال هشتاد و هفت  بدون برنامه مدون ومشخصی دراین معاونت منصوب شد ،اودو روز بعد از انتصابش در جمع خبرنگاران با کلی گویی و بدون اعلام برنامه‌هایش تنها به این جمله بسنده کرد: "ما مامور به تکلیف هستیم و نه نتیجه.

با آمدن یازرلو قرار شد امور پرورشی و تربیت بدنی در آموزش و پرورش با رویکردی پژو هشی به سر منزل مقصود برسند .دیری نپایید که معاون پرورشی و تربیت بدنی جدید هم متوجه شد که باحضور قائم مقام وزیر در امور سلامت و ترییت بدنی ، موازی کاری مزاحم برنامه ها و مدیریت او می باشد وبه زودی زمزمه هایی مبنی بر عدم حضورش در محل کاردر راهروهای ستاد پیچید.

علی رغم اینکه  گذشت زمان نشان داد که تجربه جداسازی " آموزش" و" پرورش" از یکدیگر در نظام آموزشی ما و"گرفتن" مسئولیت تربیت و پرورش بچه ها از" دهها معلم"و" سپردن" این مسئولیت مهم به "یک مربی پرورشی " در سی سال گذشته، موفقیت امیزنبوده و اهدا ف نظام اموزشی را براورده نکرده است اکنون شاهد هستیم که معاونت پرورشی و تریت بدنی هم به دو نیمه تقسیم شده است

بدون تردید به زودی شاهد خواهیم بود که هم" معاون تربیت بدنی" هم "معاون پرورشی" و هم "معاون اموزشی "یک جمله ی یکسان را با معلم ها و خانواده ها و رسانه ها  تکرار خواهند کرد که، پرورش و اموزش وسلامت دانش اموزان مقوله هایی جدا از هم نیستند اما برای این پرسش مهم  پاسخی نخواهند داشت که :اگر چنین است که می گویید پس دلیل این تفکیک ساختار ها از جهت سازمانی چیست ؟

متن کامل در ادامه مطلب

   

ادامه نوشته

کلمات قصار

حاجی بابایی :  اي کاش من هزار نفر بودم تا هزار بار مي دويدم.

در های پژوهشگاه را به روی معلمان باز کنید !

یادداشتی به قلم آقای محمد سلطانی فر با عنوان تشویق بی‌سابقه پژوهشگران درپژوهشگاه مطالعات اموزش و پرورش در خبرآنلاین منتشر شد که در آن آمده : "هنوز دو هفته از بزرگداشت هفته پژوهش نگذشته بود که درکمال ناباوری، نامه‌ای روی میز پژوهشگران گذاشته شد که حاکی از اعلام بدهی انها می‌کرد. نامه بدهی اعضای هیئت علمی، تاکنون در پژوهشگاه سابقه‌ای نداشته است". نویسنده یادآور شده که این تصمیم را هیئت امنای پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در اواخر سال 89 در جهت افزایش توان پژوهشی پژوهشگاه گرفته است. وی اجرای این مصوبه را با شان پژوهش ناسازگار می داند و آن را مطابق نظریه مک گریگور و این فرض می داند که "انسانها ذاتا از مسئولیت گریزانند"....
موضوع ادغام پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در سازمان پژوهش که در چند ماه اخیر مطرح شده ، بحث های گوناگونی را برانگیخته و به زعم بسیاری از کارشناسان، ادغام پژوهشگاه در سازمان پژوهش استقلال نسبی این نهاد کارشناسی را از بین می برد. اما در کنار اصل دفاع از موجودیت نسبتا مستقل این نهاد تحقیقاتی ، نباید چشم خود را بر برخی اشکالات در لایه های پنهان این پژوهشگاه ببندیم. البته قصد من پاسخ به یادداشت جناب آقای سلطانی فر نیست، ایشان پاسخ سوال های متعدد خود را از هیات امنای پژوهشگاه طلب کرده اند و جا دارد که اعضای هیات امنا و به خصوص آقای دکتر مجید قدمی رئیس پژوهشگاه به ان سوال های منطقی پاسخ دهد.
در اینجا با تشکر از آقای محمد سلطانی فر به خاطر گشودن باب این بحث، می کوشم جنبه های ناگفته ای از واقعیت های پنهان این پژوهشگاه را در معرض دید خوانندگان قرار دهم و درعین حال دفاع از موجودیت نسبتا مستقل این نهاد کارشناسی و فعالیت ارزشمند اکثریت هیات علمی دانشمند و دانش پژوه و سالم این مجموعه را ضروری می دانم.
پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش هم شان دانشگاه و رتبه اعضای آن نیز مانند اعضای هیات علمی دانشگاه های تحت پوشش وزارت علوم است. ارتقا به رتبه هیات علمی برای فرد متقاضی ، مزایای مهمی به همراه دارد از جمله بلافاصله حدود یک میلیون و 500 هزار تومان به حقوق عضو هیات علمی اضافه می شود. رتبه اعضای هیات علمی به ترتیب شامل آموزشیار ، مربی ، استادیار ، دانشیار و استاد است. اکثر اعضای هیات علمی 27 نفری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در مرتبه "مربی" هستند. این افراد که اکثرا مدرک تحصیلی دکتری و برخی نیز فوق لیسانس دارند، بر اساس "شرح وظایف و دستورالعمل اجرایی نحوه فعالیت هیات علمی پژوهشگاه " موظفند به میزان 40 ساعت در هفته در محل کار خود حضور داشته باشند و برنامه کاری خود را به گونه ای تنظیم کنند که بین 24 تا 36 ساعت از حضور موظف هفتگی خود را به بررسی و شناسایی نیازهای پژوهشی در زمینه های مرتبط با آموزش و پرورش و اجرای طرح های پژوهشی بنیادی ، کاربردی و توسعه ای و بقیه ساعات را به سایر فعالیت های پژوهشی ، علمی و اجرایی اختصاص دهند.
مطابق شرح وظایف هر عضو هیات علمی در سال باید مسئولیت یک طرح پژوهشی در قالب ساعات موظف را بر عهده داشته باشد. به عبارت ساده تر این افراد موظفند در قبال دریافت حقوق ثابت حدود دو میلیون و 700 تا 3 میلیون و 800 هزار تومان در ماه ( برحسب رتبه و سابقه ) ، هفته ای 40 ساعت کار پژوهشی انجام دهند، همچنان که یک دبیر فوق لیسانس موظف است در قبال حقوق 600 -700 هزار تومانی ، هفته ای 24 ساعت در کلاس حضور یابد و تدریس موثر انجام دهد. به جز کار موظف در طول سال اعضای هیات علمی و مدیران این مجموعه ، با پژوهشگاه قرادادهای پژوهشی جداگانه ای منعقد می کنند که در حکم قرارداد شخصی است و درآمد اعضای هیات علمی از این قراردادها گاهی بیشتر از مجموع حقوق سالانه آنهاست. متاسفانه برخی از اعضای هیات علمی در ساعات موظف خود که بابت آن حقوق ثابت می گیرند، به جای انجام طرح پژوهشی موظف ، کارهای مربوط به پروژه شخصی خود را انجام می دهند، درست مانند اینکه یک دبیر فیزیک سرکلاس درس به جای اینکه فیزیک درس بدهد وقت خود را صرف انجام کار شخصی خود کند.
با اجرای مصوبه معروف به کسر بدهی، اگر عضو هیات علمی کار پژوهشی موظف خود را انجام نداده باشد و در همان مدت قرارداد پژوهشی با پژوهشگاه بسته باشد، باید درصدی از مبلغ قرارداد پژوهشی را بابت استفاده شخصی از ساعات موظف خود مسترد کند . حتی اگر عضو هیات علمی قرارداد پژوهشی غیر موظف نبسته باشد اما به دلیل تنبلی و یا ضعف علمی طرح پژوهشی موظف خودرا انجام ندهد ، باز هم مشمول مصوبه استهلاک بدهی که تعرفه های آن از 6 ماه به اطلاع اعضای هیات علمی رسیده است می شود. به نظر می رسد که این مصوبه عادلانه است و دلیلی ندارد یک عضو هیات علمی که علاوه بر مزایای جانبی در سال مبلغی بین 32 تا 45 میلیون تومان حقوق ثابت دریافت می کند کار تحقیقی موظف خود را که بابت آن حقوق می گیرد ، پشت گوش بیاندازد . این در حالی است که صدها پژوهشگر گمنام در بدنه آموزش و پرورش حضور دارند که به دلیل روابط بسته پشت در پژوهشگاه مانده اند و به بازی گرفته نمی شوند.
ذکر این نکته ضروری است که این پدیده عمومیت ندارد و اکثر اعضای هیات علمی پژوهشگاه افرادی با روحیه علمی و وظیفه شناس و علاقه مند به کار پژوهشی هستند. اما تعداد کمی هم فاقد روحیه علمی و پژوهشی بوده و از نظر آنها عضویت در هیات علمی بمثابه داشتن یک شغل پر درآمد است! این افراد به ادغام و استقلال پژوهشگاه تنها از دریچه منافع شخصی خود می نگرند و در حالی که به طور خصوصی از ادغام انتقاد می کنند. همین افراد هستند که از مصوبه جدید بر آشفته اند و گرنه اعضای وظیفه شناس هیات علمی که کار موظف خود را انجام می دهند از این مصوبه زیانی نمی بینند.

در شکل گیری روابط ناسالم، مدیران این مجموعه نقش پررنگی دارند و مسئولیت کم تعهدی و تنبلی و کم کاری برخی از اعضای هیات علمی، بر اساس آیین نامه های اجرایی پژوهشگاه، مستقیما متوجه روسای پژوهشکده های این پژوهشگاه است. آنچه که نقش کنترل کننده و نظارتی مدیران پژوهشگاه را کاهش داده، درگیر شدن خود مدیران در رقابت برای انعقاد قراردادهای پژوهشی غیر موظف با مبلغ قرارداد بالا است. مروری بر قراردادهای پژوهشی منعقد شده از جمله 20 قراردادی منعقد شده در نیمه اول سال 90 ، نشان می دهد که اکثر قراردادهای غیر موظف با مبالغ کلان در مداری بسته و بین افراد معدودی از هیات علمی بسته شده و نامی از معلمان پژوهشگر در پای این قراردادها دیده نمی شود. نکته ظریفی که اعتبار این قراردادها را از نظر اخلاقی و شاید هم حقوقی مخدوش می کند، این است که برخی از مدیران،چندین قرار دادرا به عنوان مجری و کارفرما و ناظر امضا کرده اند در حالی که ایفای همزمان این نقش ها در یک قرارداد اشکال حقوقی دارد.

پژوهشگاه بر اساس وظایف قانونی خود موظف است که بستر مناسب برای جلب همکاری فرهنگیان علاقه مند به پژوهش به خصوص دارندگان مدرک فوق لیسانس و دکتری شاغل در مدارس که شمار آنها بیش از 45 هزار نفر است را فراهم کند.اما متاسفانه روابط بسته این مجموعه مجالی برای حضور معلمان پژوهنده باقی نمی گذارد.

خبر انلاین: شیرزاد عبدالهی


سرعت اینترنت در کشور


دانش اموزان چا بهاری همم چنان در خوابگاه سوخته می خوابند

مامور مجلس براي بررسي حادثه آتش سوزي چابهار گفت: «به رغم مشخص نشدن منشاء آتش‌سوزي در خوابگاه دانش آموزي چابهار، دانش آموزان همچنان در اين خوابگاه به سر مي‌برند.»

"نورالله حيدري‌دستنايي" گفت: «بعد از حادثه آتش سوزي در خوابگاه تنها همان اتاقي كه آتش گرفت پلمب شده است و از فضاهاي ديگر خوابگاه استفاده مي‌شود.»

با وجود ابهامات اين اتفاق، نمي‌توانم خودم را قانع كنم كه حادثه آتش سوزي چابهار به دليل جرقه دو رشته سيم بوده‌است .
عضوكمسيون آموزش و تحقيقات با يادآوري صحبت‌هايي كه با دانش آموزان اين خوابگاه داشته‌است، گفت: «البته دانش آموزان هراسي از حضور در آن خوابگاه نداشتند و بودن در آنجا را خيلي خطرساز تلقي نمي‌كردند چون احتمال مي‌دادند علت آتش سوزي اتصال سيم هاي برق نيست.»

به گفته حيدري دستنايي دانش آموزان مي‌گفتند پيش از وقوع آتش‌سوزي صدايي شبيه انفجار شنيده‌اند.

وي تاكيد كرد: «همين اظهارات دانش آموزان ترديد من را نسبت به ايجاد جرقه كه به عنوان علت آتش سوزي از سوي مسئولان مطرح شده، قوي‌تر كرده است.»

حيدري‌دستنايي خاطرنشان كرد: «همچنان منتظريم نيروي انتظامي نظر خود را نسبت به اعزام گروه فني براي بررسي علت حادثه عنوان كند.»

جزئیات تجاوز دو مرد به خانم معلم

دو مرد که بعد از تجاوز به یک معلم او را به قتل رسانده‌اند به صورت فوق‌العاده در دادگاه کیفری استان سیستان و بلوچستان محاکمه می‌شوند. این دو مرد چند روز پس از ارتکاب این جنایت با ردیابی موتورسیکلت‌شان دستگیر شدند و در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کردند.
روز چهارشنبه چهارم آذر هنگامی که عذرا که از پنج سال قبل معلم دینی و عربی یک مدرسه راهنمایی در بخش بیدل شهرستان سرباز بود سر کلاس‌های درس حاضر نشد دانش‌آموزان نگران او شدند و موضوع را به دیگر معلمان اطلاع دادند. علت نگرانی آنها این بود که در مسیر مدرسه در منطقه‌ای کم‌تردد تعدادی برگه امتحانی درس عربی را مشاهده کرده بودند و حدس می‌زدند این برگه‌ها برای معلم خودشان باشد و اتفاقی برای او رخ داده باشد. به این ترتیب یکی از معلمان مرد مدرسه به محلی که دانش‌آموزان گزارش داده بودند رفت و بعد از دیدن ورقه‌های امتحانی به جست‌وجو در آن منطقه پرداخت و یک کیسه مرغ پوست‌کنده را هم مشاهده کرد و مطمئن شد اتفاقی برای عذرا رخ داده و بنا به دلایلی وسایلی که دست او بوده روی زمین رها شده است. ادامه جست‌وجوها به کشف جنازه این زن 25ساله در یک چاله منجر شد و پس از آن پلیس و بازپرس جنایی در جریان قرار گرفتند و تحقیقاتی را در این خصوص آغاز کردند.
بررسی صحنه جرم جای دو جفت کفش مردانه و رد یک موتورسیکلت را نمایان کرد و مشخص شد قاتلان این معلم دو مرد بودند که بنا به آثار موجود به این زن تجاوز کرده و سپس با کوبیدن جسمی سخت به سرش او را به قتل رسانده و با سرقت کردن اموال او فراری شده‌اند.
بعد از اینکه جنازه به پزشکی قانونی انتقال یافت تجسس‌ها درخصوص این جنایت ادامه پیدا کرد و مشخص شد عذرا به همراه دو زن معلم دیگر در یک خانه زندگی می‌کرد و ساعت 11 صبح روز حادثه قصد داشت به دیدن یکی از دوستان خود در روستایی در منطقه راشک برود. او جاده آسفالته را پشت سر گذاشته و وقتی وارد فضای خاکی شده، مورد هجوم قاتلان ناشناس قرار گرفته بود.
کارآگاهان در ادامه با استفاده از رد لاستیک موتورسیکلت نوع آن را تشخیص دادند و با ردیابی‌های گسترده به دو مرد متاهل به نام‌های نظرمحمد و عبدالطیف مشکوک شدند و آنها را دستگیر کردند. این دو ابتدا مدعی شدند در این ماجرا هیچ نقشی نداشتند ولی وقتی تحت بازجویی‌های تخصصی قرار گرفتند به تجاوز و قتل اقرار کردند.
نظرمحمد در بازجویی‌ها گفت: «آن روز همراه دوستم در حال رفتن به روستا بودیم که زن جوان را تنها در بیابان دیدیم. در یک لحظه به فکرمان رسید به او تعرض کنیم برای همین به این زن حمله کردیم. او خیلی التماس می‌کرد و می‌خواست رهایش کنیم اما ما بدون توجه به گریه و زاری‌های این زن به او تعرض کردیم. ما نمی‌خواستیم او را بکشیم اما وقتی می‌خواستیم فرار کنیم گفت ما را شناخته است برای همین ترسیدیم ما را به پلیس لو بدهد بنابراین چاره‌ای ندیدیم جز اینکه او را بکشیم. به همین دلیل با ضربه‌های سنگ او را به قتل رساندیم و جنازه‌اش را در یک گودال انداختیم و فرار کردیم.»
پس از اینکه دو متهم به جنایت‌شان اقرار کردند پرونده آنها در اختیار بازپرس جنایی قرار گرفت و دو متهم به بازسازی صحنه جرم پرداختند. بنا بر این گزارش اکنون قرار است دو متهم خارج از نوبت و به صورت فوق‌العاده محاکمه شوند.

ساخت مدارس  ایرانی در خارج

رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور :ب در ترکیه، لبنان و تاجیکستان اقداماتی برای ساخت مدرسه ایرانی انجام داده ایم و در کویت و دبی نیز مجتمع آموزشی ایرانی ساخته شده است. مدارس ایرانی ما در این کشور ها در شان جمهوری اسلامی نیستند.


آموزش مهارت به دبیرستانی ها

بر اساس برنامه پنجم توسعه کشور، وزارت آموزش و پرورش مکلف است که تا پایان اجرای این برنامه، به تمام دانش‌آموزان متوسطه نظری حداقل یک «مهارت کاربردی» متناسب با شرایط جامعه و نیازهای بازار کار آموزش دهد؛ بر این اساس، دفتر آموزش متوسطه فنی و حرفه‌ای و کاردانش وزرات آموزش و پرورش، به عنوان مسئول اجرای این حکم تعیین شده است.

محمد شریف‌زاده، مدیرکل آموزش متوسطه فنی و حرفه‌ای و کاردانش وزارت آموزش و پرورش : درباره سرانجام اجرای طرح مهارت‌آموزی به دانش‌آموزان دبیرستانی اظهار داشت: در برنامه پنجم توسعه الزامی برای آغاز مهارت‌آموزی از سال اول اجرای برنامه وجود ندارد و تصریح شده است که در طول اجرای برنامه، این کار باید صورت پذیرد.

  اجرای طرح به چند متغیر مهم از جمله فضای کافی برای آموزش مهارت و نیز تأمین منابع مالی بستگی دارد که اگر این موارد تأمین شود، آموزش و پرورش کار را با جدیت اجرا می‌کند.

شریف‌زاده درباره پایه تحصیلی مورد نظر برای آموزش مهارت به دانش‌آموزان دبیرستانی گفت: با نظام فعلی آموزش و پرورش که در جریان است، مهارت‌آموزی در پایه اول متوسطه صورت نمی‌گیرد، اما در صورتی که اجرای طرح مهارت‌آموزی با شروع اجرای ساختار جدید آموزش و پرورش همزمان شود، احتمالاً شرایط تغییر می‌کند و ممکن است از سال اول متوسطه مهارت‌آموزی را آغاز کنیم تا زمان بیشتری در اختیار داشته باشیم.
 
  آموزش مهارت به صورت پیوسته و تراکمی
 

«آموزش مهارت در فصل تابستان صورت می‌گیرد یا در طول سال تحصیلی؟ تا زمانی که طرح نهایی نشود چندان نمی‌توان در این رابطه اظهار نظر کرد، اما با توجه به اینکه مهارت‌آموزی باید یک امر پیوسته باشد و اگر به صورت فاصله‌دار و گسسته انجام شود نتیجه لازم به دست نمی‌آید، بنابراین آموزش‌های مهارتی به دانش‌آموزان نظری به صورت پیوسته و تراکمی دیده شده و اینگونه نخواهد بود که در برنامه درسی هفتگی یک یا دو زنگ مشخص به این کار اختصاص یابد.


جزئیات آموزش مهارت به دانش‌آموزان متوسطه نظری پس از نهایی شدن سند «برنامه درسی ملی» و تا سال آینده، مشخص و اعلام می‌شود .
 


معلمان از اسب افتاده اند نه اصل

رسول پاپا یی /روزنامه آرمان دوشنبه 12دیماه 90

هر چند حرفه  معلمی زرق وبرق وبسیاری از منافع مالی وزار ت خانه ها و مشاغل دیگر را ندارد ، هرچند معلم ها نسبت به تورم مو جود بیست درصد کمتر حقوق می گیرند ،هر چند مشکلات معیشتی معلمان را  می آزارد،هر چند معلم ها از "اسب "فتاده اند اما هنوز از "اصل "نیفتاده و بدون اغراق باید گفت همچنان معلمان در بالا ترین درجه  اعتماد عمومی از طرف مردم قرار دارند ،

این "اعتماد "و "مقبولیت  اجتماعی" معلم ها حاصل سلامت روح و صداقت و تلاش دلسوزانه  ومزین بودن جامعه معلمی به اصول ارزشمند ی مانند پر هیز از تملق و چاپلوسی واظهار ارادت های نا صواب و نا بجا است......

از امام علی ع نقل است که :"ااز من تعریف و تمجید نکنید؛ چون یا دروغ می گویید (که در این صورت گناه مرتکب شده اید) یا راست می گویید؛ که من تنها در حد توان و وظیفه ام کار انجام داده ام و نیازی به تعریف و تمجید ندارم " ازپیامبر اسلام هم نقل است که : " حْثُّوا التُّرابَ عَلی وُجُوهِ الْمَدّاحینَ؛ به صورت چاپلوسان و مداحان خاک بپاشید."....

مخالفان و هم موافقان حاجی بابایی بر " مذموم بودن تملق و چاپلوسی" و میدان دادن به ترویج این ادبیات  وخلق و خو در فضای پاک و پر فضیلت آموزش و پرورش  اتفاق نظر دارند .

مخالفان و موافقان عملکرد وزیر در این یک نقطه با هم اشتراک نظر دارند که این" ادبیات نا متعارف "و "بنر نگاری" و" ادبیات متملقانه " با روحیه معلمان و جامعه فرهنگیان هیچ سنخیتی ندارد  و این شیوه تقرب به مسئولان در دوره وزارت ایشان در حال گسترش ورفته رفته موجب شده  تا روابط "مرید ومر ادی " جای" روابط تعریف شده اداری" و اصل شایسته سالاری در تصدی مسئولیت ها را بگیرد ......

چاپ این دو نامه بنری غلو آمیز،  چاپ عکس وزیر به همراه پدرش با یک متن تبلیغاتی بر جلد نشریه پیوند ، فراوانی تصویر وزیر در نشریه نگاه ،و.... عدم برخوردقاطع و تذکر صریح وشدید وزیر به این گونه اقدامات ، متاسفانه موجب شده تا تردیدی نباشد که این اقدامات ،  تصادفی ویک نوع خاص از بیان احساسات  پاک، تلقی نشود .....

انتظار معلمان و خانواده ها ی دانش آموزان از مدیران روابط عمومی  تقدیم "ارادت سرشار از دعا و سلام لبریز از تبسم" به عالی ترین مقام وزارت نیست....


متن کامل یاداشت در ادامه مطلب

ادامه نوشته

متاسفیم آقای وزیر

قانون :

در نشست مدیران روابط عمومی اموزش و پرورش یک بنر با ابعاد 2 در 3 متر خطاب به «جناب آقای دکتر حاجی‌بابایی وزیر پرتلاش و خدوم آموزش و پرورش» نصب شده بود که در واقع «ارادت‌نامه‌ای» بود که زیر آن را حدود 30 نفر امضا کرده بودند. نامه با این جمله آغاز شده بود : «ارادت سرشار از دعا و سلام لبریز از تبسم را به حضورتان تقدیم می‌داریم.» در فراز دیگری امضاکنندگان که مدیران روابط‌عمومی ‌ادارات کل آموزش و پرورش و ادارات کل ستادی این وزارتخانه‌اند خود را «فرزندان صبور و گمنام وزیر در روابط عمومی‌های آموزش و پرورش کشور» معرفی کرده‌ بودند. این جلوه‌ای از همان ادبیات منفی و نامتعارفی است که در دوره وزارت آقای حاجی‌بابایی رایج شده است؛ یعنی جایگزین کردن روابط مراد و مریدی و پدر و فرزندی به جای روابط عادی و تعریف‌شده اداری. از طرفی صفت گمنامی ‌با شرح وظایف روابط‌عمومی‌ها در تخالف قرار می‌گیرد.

 

بنر سه متری تملق وزیر توسط روابط عمومی ها

مدرک تحصیلی مبنای پردخت حقوق معلمان می شود !

در نظام جدید آموزش وپرورش مدرک تحصیلی مبنای پرداخت حقوق معلمان خواهد بود و تفاوتی بین یک دکترای شاغل در مدرسه با استاد دانشگاه نخواهد بود.

  معاون وزیرآموزش و پرورش در همایش تبیین استقرار نظام آموزشی وپرورشی۶ ،۳،۳ در اردبیل گفت با بیان اینکه در این نظام جدید رتبه بندی معلم ها پیش بینی شده است افزود :
معلم های با مدرک لیسانس تا دکتری در کلاس های مشابه تدریس خواهند کرد ولی از لحاظ حقوق و دستمزد بر اساس مدرک خود دریافتی خواهند داشت.
حجت الاسلام دکتر بهرام محی الدین محمدیان افزود: ما در اجـرای ایـن نظام در آینده شاهد بکارگیری معلم های با مدرک دکتری حتی در مقطع اول ابتدایی خواهیم بود .
قائم مقام وزیر آموزش و پرورش درسند تحول راهبردی همچنین از ایجاد دانشگاه فرهنگیان خبر داد و گفت: فرهنگیان پذیرفته شده دراین دانشگاه در ابتدا موفق به کسب دانشنامه کارشناسی خواهند شد.
وی گفت: فرهنگیان در صورت تمایل به ادامه تحصیل پس از دو سال تدریس می توانند در دوره کارشناسی ارشد ادامه تحصیل دهند و پس از چهارسال تدریس نیز امکان تحصیل تا مقطع دکتری برای آنها وجود خواهد داشت .

3-3-3-3

اطلاع رسانی قطره چکانی از  سند تحول بنیادین و تصمیمات و اظهارات از ان چه که قرار است در مدرسه ها ایجاد شود مو جب سردرگمی و ابهام مردم و معلمان شده است . مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در اخرین اظهار نظر به ایلناگفته: «با اجرای نظام آموزش 3-3-6 در سال آینده مجوز مدارس راهنمايي غیر انتفاعی تبدیل به متوسطه ‌می‌شود.»

"سيد علي یزدی خواه"  تاکید  کرده مجوز همه مدارس راهنمايي غیر انتفاعی اصلاح ‌می‌شود او با توجه حذف ناگهانی اول راهنمایی و بیم وهراس مدیرن وموسسان مدارس راهنمایی غیر انتفاعی از ورشکست شدن می گوید :«هیچ نگرانی در مورد ورشکسته شدن مدارس راهنمايي غیر انتفاعی به دلیل اجرای نظام آموزشي جديد وجود ندارد.»  در حالی که مدت هاست وزیر ومعاونیینش از اجرایی شدن نظام 6-3-3با مردم سخن می گویند وی از تبدیل شدن این نظام به  "3-3-3-3 "  سخن گفت‌ه و می گوید:« اگر امکانات اجازه بدهد نظام "3-3-6 "به صورت 4 تا دوره 3 ساله اجرا ‌می‌شود.»


جاده ای که معلمان را به کلاس نمی رساند

رسول پاپایی / روزنامه آرمان / سه شنبه ششم دیماه 90


در دوهفته اخیر اخبار تکان دهنده ای از مرگ 10 معلم بر اثر تصادف به هنگام عزیمت به مدرسه های دور ازمحل سکونت  بیش از هر زمان دیگری موجب تاثر و تاسف گردید.

رفت وامد و ایاب و ذهاب این معلمان نشان می دهد که این ایاب و ذهاب معلمی، از چند حالت خارج نیست .

یااین معلمان  باید چند ساعت زودتر از  سایر معلم ها ازخانه خارج شوندورنج سفر برون شهری را با هر وسیله ای  فارغ از ایمن بودن یا نبودن  را به جان بخرند و در بهترین حالت بی خیال "شان" و"جایگاه" و "منزلت معلمی" در ازدحام مسافران مینی بوسی بر روی یک "پیت حلبی" در ردیف وسط  بنشینند ویا بر عقب "وانتی" و یا بر" ترک موتور سواری  "خود را به موقع  به مدرسه برسانند ویا چند نفری  که مدرسه هایشان هم مسیر و هم محورهستند از میان خود انان که ماشینی دارند نوبتی ماشین شخصیشان را با شرایط بنزین امروزی راهی جاده و رفتن به مدرسه کنند و اخر ماه که حساب می کنند بخش قابل تو جهی از حقوق نا چیز معلمی را هزینه سوخت و استهلاک خودوریشان کنند و کارمندن اداری را مشاهده کنند که در کمال امنیت و ارامش با سرویس ایاب و ذهاب از انان سبقت می گیرند  و دستی به نشانه سلام برایشان تکان می دهند .!

واکنش وزیر اموزش و پرورش به این حوادث تلخ  متاسفانه تنها صدور پیام های تسلیت بوده است .

ایا وقت ان نرسیده به جای ان که شعار گونه در اندیشه ی "محترم بودن" محل دفن معلم ها" باشیم چاره ای و طرحی بری تردد اسان وایمن و همراه با ارمش برای معلمانمان به دولت و مجلس ارائه دهیم  ؟

متن کامل  ادامه مطلب

ادامه نوشته

خنده کن

گرچه گاهی حال من مانند گیسوهای توست
چشمه‌ی آرامشم پایین ابروهای توست

خنده کن تا جای خون در من عسل جاری کنی
بهترین محصول‌ها مخصوص کندوهای توست

فتنه‌ها افتاده بین روسری‌های سرت
خون به پا کردی ، ببین! دعوا سر موهای توست

کار دنیا را بنازم که پر از وارونگی ست
یک پلنگ مدعی در دام آهوهای توست

فتح خواهم کرد روزی سرزمین‌ات را اگر
لشکری آماده پشت برج و باروهای توست

شهر را دارد به هم می‌ریزد امشب، جمع کن
سینه چاکی را که مست از زخم چاقوهای توست

کوک کن، بردار سازت را، برقصان و برقص
زندگی آهنگ زیبای النگوهای توست

□□□

خوش به حال من که می‌میرم برایت این‌همه
مرگ امکانی به سمت نوشداروهای توست

سنگینی کیف دبستانی ها

تجربه های معلمان از اان چه که در مدرسه می گذرد مفید است و در بسیارینامه ریزی ها می تواند مفید باشد . انچه در زیر امده نوشته و تجربه یک معاون دبستان است از مسئله مهم وساده ی کیف بچه های دبستانی که با اندکی تغییر می آید .

يک روزبچه ها در حياط مدرسه مشغول نرمش صبحگاهي بودند كيف كودكي مانع نرمش اومي شد. كيف را از او گرفتم تا به سالن ببرم كه متوجه سنگيني آن شدم نگاهي به چثه كوچك و ظريف دانش آموز نمودم . از حمل كوله پشتي تا داخل سالن دست و گردنم درد آمده بود. ظلمي كه اين دانش آموزان در راه آموختن علم متحمل مي شوند،احساس نمودم. در غياب معلم به بهانه اي وارد كلاس اول شدم ودر حضور دانش آموزبدون آنكه علت را بداند محتويات كيف او را با برنامه درسي   كلاس مطابقت دادم . همه ي محتواي داخل كوله پشتي، براي پنج زنگ آن روز نياز بود عدم وجود هر وسيله آموزشي مانع  فعاليت آموزشي مي شد.

موضوع رابا معلمين ومدير در ميان گذاشتم .ولي هيچ راه حلي به نظرمان نرسيد.  كيف هاي چرخ دار هم مشكلات ديگري مانند سرو صداي گوشخراش ، گير نمودندانش آموزان يا برخورد كيف ها به همديگر موجب خطر يا صدمه جسمي آنان مي شود.  آيا تاكنون براي سنگيني باري كه اين دانش آموزان در مقاطع مختلف در كيف خود هر روزمتحمل مي شوند! (مسئولين ودست اندكاران مدارس، آموزش و پرورش ،مولفين كتابهاي درسی)كاري كرده اند؟ آيا ايده اي براي مواجهه با علل  اين مشكل نيست ؟ واقعا چه مي توان كرد؟

منبع :   http://www.payame2.blogfa.com/                                

سیب دل

امشب کسی به  سیب دلم  ناخنک زده‌ست
بر زخم‌های کهنه‌ی  قلبم نمک زده‌ست

این غم نمی‌رود به خدا از دلم، مخواه
خون است اینکه بر جگر ِ من شتک زده‌ست

قصدم گلایه نیست، خودت جای من، ببین
ما را فقط نه دوست، نه دشمن، فلک زده‌ست!

امروز هم گذشت و دلت میهمان نشد
بر سفره‌ای که نان دعایش کپک زده‌ست!

هرشب من؛ آن غریبه که باور نمی‌کند
نامرد روزگار، به او هم کلک زده‌ست

دارد به باد می‌سپرد این پیام را:
سیب دلم برای تو ای دوست، لک زده‌ست!

متشکریم آقای وزیر


بیان خدمات صورت گرفته به معلم ها و اقدامات انجام شده برای شان و منزلت معلم ها اصلی ترین محور سخنان وزیر در هرهمایش و مصاحبه و اجلاسی است .
 وزیر که مهارت عجیب و علاقه شدیدی به کلمه "معلم وارتقا شان و جایگاه" او دارد ، در حالی که تورم و حقوق 600هزار تومانی معلم ها معیشت را بر انان سخت و زندگی را برایشان با دشواری زیاد همراه کرده است واز اجریی کردن حق همترازی هیئت علمی دانشگاه برای معلمان ناکام مانده و وعده های داده شده در خصوص صندوق ذخیره فرهنگیان را به فراموشی سپرده و بن های ناچیز نقدی و غیر نقدی را قطع کرده، برگزاری آزمون استخدامی سال گذشته را اقدامی در راستای ارتقای جایگاه و شأن معلمان دانست است و ادامه داده با پذیرش 25 هزار دانشجو در دانشگاه فرهنگیان می خواهد گام دیگری در جهت ارتقای شأن و جایگاه معلمان در جامعه بردارد .
 وزیر این اقدامات و گام های بزرگ را برای ارتقا شان و جایگاه معلم ها ناکافی دانسته و ادامه داده که : هدف این بوده که معلمانی که بیمه طلایی دارند در مواقع ورود به مراکز درمانی احساس افتخار کنند .
او بدون توجه به اسیب دیدن شان و جایگاه و منزلت معلمان "زنده "و روی اوردن به مشاغل دوم و سوم جهت شرمنده نشدن در برابر زن وبچه شان گفته :
اماکن "محل دفن معلمان" نیز باید مورد احترام قرار گیرد زیرا جایگاه معلم در تمام زمان‌ها رفیع است.
خدایش منصفانه باید گفت ،تا حالا کدام وزیر اموزش و پرورش سعی کرده دست معلم ها را گرفته و ان ها را به قله برده ،کاری کرده معلم ها موقع بیماری احساس افتخار کنند ، و حتی به محل دفن معلم ها هم بی تفاوت نباشد!!!


پژوهش محوری نیاز مند توجه به معلم است !

رسول پاپا یی/روزنامه ارمان 26آذر ماه 90

این روز ها مسئولان اموزش و پرورش مشغول جشن گرفتن سند تحول بنیادین دراین وزارت خانه هستند . اما متاسفانه در مدرسه ها خبری ازاین  ذوق وشوق وتغییری در گفتمان معلمان از معیشت واقتصاد به گفتگو واظهار نظر در خصوص این سند بسیار مهم که معلمان و مدارس در نهایت باید مجری ان باشند دیده نمی شود

در نظام های اموزشی توسعه یافته قبل ازپرداختن به مدارس و ورود به کلاس های درس وارسال بخشنامه و زدن زنگ های نمایشی و ایجاد هفته های تبلیغاتی با عنوان پژوهش ، اعتقاد و باور به پژوهش و تحقیق ومطالعه درتفکرو اندیشه مسئولان و برنامه ریزان و تصمیم گیران نظام آموزشی شکل گرفته است. پژوهش و ایمان به یافته های ان،  با روح وجان مدیران عجین شده است وآنان رابه این باورعمیق رسانده که، انچه را که قرار است به معلم ها و مدرسه ها و دانش اموزان برای اجرا بفرستند،ابتدا با کمک معلم ها ی پژوهنده و مدارس و اهل فن مورد پژو هش و تحقیق ومطالعه و محاسبه قراردهند و اگریافته های  پژوهشی ان را به خیر وصلاح نظام اموزشی تشخیص داد برای اجرا به مدرسه ها بفرستند و" مصلحت" و "علاقه شخصی" و "سیاست" در نزد انان تسلیم یافته های علمی می باشد. ........................

متن کامل یاداشت در ادامه مطلب


ادامه نوشته