هاشمی رفسنجانی بر تربيت سياسي و افزايش بينش اجتماعي دانش آموزان توسط معلمان اصرار داشت وبر لزوم معرفي و تبين انقلابي گري واقعي به آنان تاکید داشت و مي گفت :نبايد از اسلام داعش دربيايد و ما بايد طوري عمل كنيم بچه‌هاي اهل سنت و بچه‌هاي خودمان فكر اين چيزها نيفتند

 

 

 

هاشمی رفسنجانی (ره) از جمله چهر های سیاسی به شمار می رود که بعد از هم مرگ هم آثار اندیشه هایش در عرصه های مختلف جامعه باقی و حاضر است .این روز ها با فقدان مردی که مردم را دوست داشت و بودن در کنار آنان را به عنوان مهم ترین انتخاب سال های اخر حیات برگزید واکاوی خدمات و تصمیمات او در عرصه های مختلف مورد استقبال رسانه ها ،تحلیلگران و صاحبان فکر و اندیشه قرار گرفته است و آن چه که مغفول مانده است اندیشه های او در حوزه تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش است .

آیه الله رفسنجانی در سال های اخیر پای ثابت بزرگترین کنگره مرتبط با دستگاه تعلیم و تربیت یعنی اجلاس مدیران آموزش و پرورش بود و از این طریق از افکار و اندیشه هایش برای آموزش وپرورش ،معلمان و دانش آموزان بارها با فرهنگیان و جامعه سخن گفت.

او به معلمان هشدار داد که باید در تعلیم و تربیت بچه ها به گونه ای کوشید که هرگز از دل این تعلیمات تجربه تلخ داعش تکرار نشود . معلم را «نقطه کانونی» تعلیم وتربیت می دانست و بر ضرورت حضور دانشجویان و دانش آموزان در عرصه های علمی و تحقیقاتی سایر کشور ها به منظور کسب تجربه و آشنایی با شیوه های جدید علمی و علوم نو تاکید داشت و تحول در نظام آموزش و پرورش کهنه امروز را ضرورتی اجتناب پذیر می دانست. او معتقد بود دانش آموزان که در اختیار معلمان قرار می گیرند «کل سرمایه انقلاب» به شمار می روند تعبیری که نگاه ویژه اورا به نیروی انسانی به عنوان مهم ترین سرمایه مادی و معنوی جامعه به روشنی نشان می دهد .

رفسنجانی به فراست به دشواری و سختی های کار معلمی پی برده بود و معلمی را کاری«عاشقانه» و تدریس عاشقانه را علت «ماندگاری» آموزه های معلم خوب و عاشق می دانست و می گفت : «معلم نقطه کانونی آموزش وپرورش است » و «عمده کار آموزش و بر دوش معلمان است، معلم‌ها مستقیماً با روح و روان فرزندان این آب و خاک سروکار دارند و در شکل‌دهی شخصیت آنان بسیار موثر هستند .مسئولان، مدیران و معلمان آن هر روز مستقیماً با میلیونها نونهال، نوجوان و جوان کشور در ارتباط هستند و باید آنها را به شخصیت‌های بزرگ و آینده‌ساز تبدیل کنند . عشقی که در دل دانش آموزان از معلم خوب، باسواد و خوش اخلاق ایجاد می‌شود، تا پایان عمر همراهشان است، البته شرطش این است که معلم‌ها هم با عشق برخورد کنند و در آن صورت عتاب معلم شیرینی نصیحت‌های پدرانه و مادرانه خواهد داشت ».

او معلم را ایجاد کننده «قدرت علمی»و مدرسه ،دبستان و دبیرستان را مبدا و آغازاین قدرتمندی می دانست و می گفت : « آغاز آموزش علمی در دبستان و دبیرستان است که در دانشگاه اوج می‌گیرد و جوانان ایران دانشمندان تأثیرگذار در همه‌ی علوم پیشرفته می‌شوند پایه‌ی این نگاه قدرت‌های جهانی به ایران از آموزش و پرورش آغاز شد که معلم‌ها بنیان قدرت علمی را ایجاد کردند».

وی بر نکشیدن«حصار» پیرامون کشور تاکید و معتقد بود باید با جهان به ویژه در امر مبادلات علمی در داد وستد بود و به خوبی اشاره می کرد :«پیامبر اسلام اگر می‌دیدند که سلاح جدیدی در جایی پیدا شده کسانی را می‌فرستادند تا بروند و یاد بگیرند و بیایند و زمانی که اسلام به ایران آمد، به جندی‌شاپور آسیبی وارد نشد .بچه‌های ما باید بروند و خارج درس بخوانند و بیایند».

رفسنجانی «متحول شدن نظام آموزش و پرورش» را یک نیاز می دانست که بدون تحقق آن کشور راه به جایی نخواهد برد ومی گفت :

« اگر زمینه‌ی تحول در آموزش و پرورش نباشد، جامعه به جایی نمی‌رسد». او شرط تحول را نه در بازی با لغات و کاسبی با سند تحول بلکه درایجاد بستر مناسب برای ارتقا علمی جوانان ،بسط روحیه پرسشگری در بین دانش آموزان ،کارآفرینی و مهارت آموزی در مدارس ، تجهیز مدارس وتغیرنگاه به نهاد آموزش از مصرفی بودن به نهادی سرمایه ای می دانست و می گفت : «باید بچه‌ها در مدارس به گونه‌ای تربیت شوند که بدانند چگونه کار و تولید کنند که البته راهش عمومی شدن تعلیمات حرفه‌وفن و به روز رسانی تجهیزات آن مدارس است . نباید فکر کنیم آموزش و پرورش مصرفی است، بودجه‌ی این وزارت‌خانه تولیدی است، مگر ساختن انسان‌ها از پل و ماشین ساختن کمتر است»؟

رفسنجانی شرط هرگونه اعتلا و تعالی جامعه و تحول در آموزش و پرورش را نگاه ویژه به معلمان و کاستن از دغدغه های اقتصادی او می دانست و معتقد بود :«البته شرط همه‌ی اینها این است که معلم راضی و با نشاط باشد بااین حقوقها نمی‌توان از معلم انتظار داشت که با لب خندان وارد کلاس شود.» به یاد دارم در سی و یکمین اجلاس مدیران آموزش و پرورش با یادآوری روایت معروف «من لا معاش له، لا معاد له» تصریح کرد :«معلم توقع زیادی ندارد، انتظارش کفاف و عفاف است که اقتصاد مصرفی اسلام بر آن نهفته است. معلم، سودای تجمل ندارد و تمام سودایش این است که دانش آموزانش درس یاد بگیرند».

رفسنجانی بر تربیت سیاسی و افزایش بینش اجتماعی دانش آموزان توسط معلمان اصرار داشت و بر لزوم معرفی و تبین انقلابی گری واقعی به آنان تکیه داشت و می گفت :«نباید از اسلام داعش دربیاید و ما باید طوری عمل کنیم بچه‌های اهل سنت و بچه‌های خودمان فکر این چیزها نیفتند».